‌قانون آيين دادرسی مدنی​​​​​​​ - وکالت در دعاوی (31-47)

باب دوم - وکالت در دعاوی

 

ماده 31

هریک از متداعیین میتوانند براي خود حداکثر تا دو نفر وکیل انتخاب و معرفی نمایند.

 


 

ماده 32

وزارتخانهها، موسسات دولتی و وابسته به دولت، شرکتهاي دولتی، نهادهاي انقلاب اسلامی و موسسات عمومی غیر دولتی،شهرداریها و بانکها میتوانند علاوه بر استفاده از وکلاي دادگستري براي طرح هرگونه دعوا یا دفاع و تعقیب دعاوي مربوط از اداره حقوقی خود یاکارمندان رسمی خود با داشتن یکی از شرایط زیر بعنوان نماینده حقوقی استفاده نمایند : - 1 دارا بودن لیسانس در رشته حقوق با دو سال سابقه کار آموزي در دفاتر حقوقی دستگاههاي مربوط . - 2 دوسال سابقه کار قضایی یا وکالت بهشرط عدم محرومیت از اشتغال بهمشاغل قضاوت یا وکالت. تشخیص احراز شرایط یادشده بهعهده بالاترین مقام اجرایی سازمان یا قائممقام قانونی وي خواهد بود. ارائه معرفینامه نمایندگی حقوقی به مراجع قضایی الزامی است.

 


 

ماده 33

وکلاي متداعیین باید داراي شرایطی باشند که بهموجب قوانین راجع به وکالت در دادگاهها براي آنان مقرر گردیده است.

 


 

ماده 34

وکالت ممکن است به موجب سند رسمی یا غیر رسمی باشد. در صورت اخیر، درمورد وکالتنامههاي تنظیمی در ایران، وکیل میتواندذیل وکالتنامه تأیید کند که وکالتنامه را موکل شخصاً در حضور او امضا یا مهر کرده یا انگشت زده است. در صورتی که وکالت در خارج از ایران داده شده باشد باید به گواهی یکی از مأمورین سیاسی یا کنسولی جمهوري اسلامی ایران برسد. مرجع گواه یوکالتنامه اشخاص مقیم در کشورهاي فاقد مأمور سیاسی یا کنسولی ایران به موجب آئیننامهاي خواهد بود که توسط وزارت دادگستري با همکاريوزارت امور خارجه، ظرف مدت سه ماه، تهیه و بهتصویب رئیس قوه قضائیه خواهد رسید. اگر وکالت در جلسه دادرسی داده شود، مراتب درصورتجلسه قید و به امضاي موکل میرسد و چنانچه موکل در زندان باشد، رئیس زندان یا معاون وي باید امضا یا اثر انگشت او را تصدیق نمایند. تبصره - درصورتی که موکل امضا، مهر یا اثرانگشت خود را انکار نماید، دادگاه به این موضوع نیز رسیدگی خواهد نمود.

 


 

ماده 35

وکالت در دادگاهها شامل تمام اختیارات راجع به امر دادرسی است جز آنچه را که موکل استثناء کرده یا توکیل در آن خلاف شرع باشد،لیکن در امور زیر باید اختیارات وکیل در وکالتنامه تصریح شود : - 1 وکالت راجع به اعتراض به رأي، تجدیدنظر، فرجامخواهی و اعاده دادرسی . - 2 وکالت در مصالحه و سازش . - 3 وکالت در ادعاي جعل یا انکار و تردید نسبت به سند طرف و استرداد سند . - 4 وکالت در تعیین جاعل . - 5 وکالت در ارجاع دعوا بهداوري و تعیین داور . - 6 وکالت در توکیل . - 7 وکالت در تعیین مصدق و کارشناس . - 8 وکالت در دعواي خسارت . - 9 وکالت در استرداد دادخواست یا دعوا . - 10 وکالت در جلب شخص ثالث و دفاع از دعواي ثالث . - 11 وکالت در ورود شخص ثالث و دفاع از دعواي ورود ثالث . 12 - وکالت در دعواي متقابل و دفاع درقبال آن . 13 - وکالت در ادعاي اعسار . 14 - وکالت در قبول یا رد سوگند. تبصره - 1 اشاره به شمارههاي یادشده دراین ماده بدون ذکر موضوع آن، تصریح محسوب نمیشود. تبصره - 2 سوگند ، شهادت ، اقرار ، لعان و ایلاء قابل توکیل نمیباشد.

 


 

ماده 36

وکیل در دادرسی، درصورتی حق درخواست صدور برگ اجرایی و تعقیب عملیات آن و اخذ محکوم به و وجوه ایداعی بهنام موکل راخواهد داشت که در وکالتنامه تصریح شده باشد.

 


 

ماده 37

اگر موکل وکیل خود را عزل نماید، مراتب را باید بهدادگاه و وکیل معزول اطلاع دهد. عزل وکیل مانع از جریان دادرسی نخواهد بود. اظهار شفاهی عزل وکیل باید در صورتجلسه قید و به امضاي موکل برسد.

 


 

ماده 38

تا زمانی که عزل وکیل بهاطلاع او نرسیده است اقدامات وي در حدود وکالت، همچنین ابلاغهایی که از طرف دادگاه به وکیل میشودمؤثر در حق موکل خواهد بود، ولی پس از اطلاع دادگاه از عزل وکیل، دیگر او را در امور راجع به دادرسی، وکیل نخواهد شناخت.

 


 

ماده 39

درصورتی که وکیل استعفاي خود را بهدادگاه اطلاع دهد، دادگاه بهموکل اخطار میکند که شخصا یا توسط وکیل جدید، دادرسی را تعقیبنماید و دادرسی تا مراجعه موکل یا معرفی وکیل جدید حداکثر به مدت یک ماه متوقف میگردد. وکیلی که دادخواست تقدیم کرده در صورت استعفاء، مکلف است آن را به اطلاع موکل خود برساند و پس از آن موضوع استعفاي وکیل و اخطار رفعنقص توسط دادگاه به موکل ابلاغ میشود، رفع نقص به عهده موکل است.

 


 

ماده 40

درصورت فوت وکیل یا استعفا یا عزل یا ممنوع شدن یا تعلیق از وکالت یا بازداشت وي چنانچه اخذ توضیحی لازم نباشد، به دادرسی تأخیر نمیافتد و درصورت نیاز به توضیح، دادگاه مراتب را در صورتمجلس قید میکند و با ذکر موارد توضیح به موکل اطلاع میدهد که شخصا یاتوسط وکیل جدید در موعد مقرر براي اداي توضیح حاضرشود.

 


 

ماده 41

وکلاء مکلفند در هنگام محاکمه حضور داشته باشند مگر اینکه داراي عذر موجهی باشند. جهات زیر عذر موجه محسوب میشود : - 1 فوت یکی از بستگان نسبی یا سببی تا درجه اول از طبقه دوم . - 2 ابتلاء به مرضی که مانع از حرکت بوده یا حرکت، مضر تشخیص داده شود . - 3 حوادث قهري ازقبیل سیل و زلزله که مانع از حضور در دادگاه باشد . - 4 وقایع خارج از اختیار وکیل که مانع از حضور وي در دادگاه شود. وکیل معذور موظف است عذر خود را به طور کتبی با دلایل آن براي جلسه محاکمه بهدادگاه ارسال دارد .دادگاه درصورتی بهآن ترتیب اثر میدهد که عذراو را موجه بداند، درغیر اینصورت جریان محاکمه را ادامه داده و مراتب را بهمرجع صلاحیتدار براي تعقیب انتظامی وکیل اطلاع خواهد داد. درصورتیکه جلسه دادگاه بهعلت عذر وکیل تجدید شود، دادگاه باید علت آن و وقت رسیدگی بعدي را بهموکل اطلاع دهد. دراینصورت، جلسه بعدي دادگاه بهعلت عدم حضور وکیل، تجدید نخواهد شد.

 


 

ماده 42

درصورتی که وکیل همزمان دردو یا چند دادگاه دعوت شود و جمع بین آنها ممکن نباشد، لازم است در دادگاهی که حضور او برابر قانونآیین دادرسی کیفري یا سایر قوانین الزامی باشد، حاضر شود و به دادگاههاي دیگر لایحه بفرستد و یا درصورت داشتن حق توکیل، وکیل دیگري معرفینماید.

 


 

ماده 43

عزل یا استعفاء وکیل یا تعیین وکیل جدید باید در زمانی انجام شود که موجب تجدید جلسه دادگاه نگردد، درغیر اینصورت دادگاه به اینعلت جلسه را تجدید نخواهد کرد.

 


 

ماده 44

درصورتی که یکی از اصحاب دعوا در دادرسی دونفر وکیل معرفی کرده و به هیچیک از آنها بهطور منفرد حق اقدام نداده باشد، ارساللایحه توسط هر دو یا حضور یکی از آنان با وصول لایحه از وکیل دیگر براي رسیدگی دادگاه کافی است و درصورت عدم وصول لایحه از وکیل غایب،دادگاه بدون توجه به اظهارات وکیل حاضر، رسیدگی را ادامه خواهد داد. چنانچه هر دو وکیل یا یکی از آنان عذر موجهی براي عدم حضور اعلام نمودهباشد، درصورت ضرورت، جلسه دادرسی تجدید و علت تجدید جلسه و وقت رسیدگی به موکل نیز اطلاع داده میشود. دراینصورت جلسه بعديدادگاه به علت عدم حضور وکیل تجدید نخواهد شد.

 


 

ماده 45

وکیلی که در وکالتنامه حق اقدام یا حق تعیین وکیل مجاز در دادگاه تجدیدنظر و دیوانعالی کشور را داشته باشد، هرگاه پس از صدوررأي یا در موقع ابلاغ آن استعفاء و از رؤیت رأي امتناع نماید، باید دادگاه رأي را بهموکل ابلاغ نماید در این صورت ابتداي مدت تجدیدنظر و فرجام، روزابلاغ به وکیل یاد شده محسوب است مگر اینکه موکل ثابت نماید از استعفاء وکیل بیاطلاع بوده در این صورت ابتداي مدت از روز اطلاع وي محسوبخواهد شد و چنانچه از جهت اقدام وکیل ضرر و زیانی به موکل وارد شود، وکیل مسؤول میباشد. درخصوص این ماده، دادخواست تجدیدنظر وفرجام وکیل مستعفی قبول میشود و مدیر دفتر دادگاه مکلف است بهطور کتبی بهموکل اخطار نماید که شخصاً اقدام کرده یا وکیل جدید معرفی کند و یااگر دادخواست ناقص باشد، نقص آن را برطرف نماید.

 


 

ماده 46

ابلاغ دادنامه بهوکیلی که حق دادرسی در دادگاه بالاتر را ندارد یا براي وکالت در آن دادگاه مجاز نباشد و وکیل در توکیل نیز نباشد، معتبرنخواهد بود.

 


 

ماده 47

اگر وکیل بعد از ابلاغ رأي و قبل از انقضاي مهلت تجدیدنظر و فرجامخواهی فوت کند یا ممنوع از وکالت شود یا به واسطه قوه قهریه قادربه انجام وظیفه وکالت نباشد، ابتداي مهلت اعتراض از تاریخ ابلاغ به موکل محسوب خواهد شد.

تبصره - درمواردي که طرح دعوا یا دفاع بهوسیله وکیل جریان یافته و وکیل او یادشده حق وکالت در مرحله بالاتر را دارد کلیه آراي صادره باید به ابلاغ شود و مبداء مهلتها و مواعد از تاریخ ابلاغ بهوکیل محسوب میگردد.

 

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش

سبد خرید