باب چهارم – راجع به غائب مفقودالاثر
فصل اول – در صلاحیت دادگاه
ماده ۱۲۶
امور راجع بغائب مفقودالاثر با دادگاه شهرستان محلی است که آخرین اقامتگاه غائب در آن محل بوده.
ماده ۱۲۷
هر گاه آخرین اقامتگاه غائب در خارج از ایران باشد دادگاهی برای رسیدگی بامور غائب صالح است که آخرین محل سکونت غائب درحوزه آن دادگاه بوده.
ماده ۱۲۸
هر گاه غائب در ایران اقامتگاه یا محل سکنی نداشته یا اقامتگاه و محل سکنای او در ایران معلوم نباشد دادگاه محلی برای رسیدگی بامور غائب صالح است که ورثه غائب در آن محل اقامت یا سکنی دارند.
ماده ۱۲۹
در صورتیکه ورثه غائب در ایران معلوم نباشد دادگاهی صالح است که غائب در آنجا مال دارد.
فصل دوم – در تعیین امین
ماده ۱۳۰
دادستان و اشخاص ذی نفع از قبیل وراث و بستانکار حق دارند از دادگاه درخواست تعیین امین برای اداره اموال غائب بنمایند.
ماده ۱۳۱
پس از وصول درخواست تعیین امین دادگاه در خصوص غیبت و اینکه غائب کسی را برای ادارۀ اموال خود معین کرده است یا نه تحقیق نموده و پس از احراز غیبت و وجود شرایط ماده ۱۰۱۲ قانون مدنی تعیین امین مینماید.
ماده ۱۳۲
کسیکه در زمان غیبت غائب عملا متصدی امور او باشد در موقع تعیین امین برای غائب آن شخص بر دیگران مقدم خواهد بود.
ماده ۱۳۳
غائبی که تابعیت او مشکوک است تابع مقررات راجع بتبعه ایران است.
ماده ۱۳۴
سایر احکام امین غائب مطابق احکام مذکور در قانون مدنی و باب سوم این قانون است.
ماده ۱۳۵
بعد از صدور حکم موت فرضی غائب یا معلوم شدن موت حقیقی یا زنده بودن غائب سمت امین زایل میشود.
فصل سوم – دادن اموال بطور موقت بتصرف ورثه
ماده ۱۳۶
بعد از گذشتن دو سال تمام از آخرین خبر غائب ورثه او میتوانند از دادگاه درخواست کنند که دارائی غائب بتصرف آنها داده شود.
ماده ۱۳۷
درخواست باید کتبی و مشتمل بر امور زیر باشد:
۱ – نام و مشخصات درخواستکننده.
۲ – مشخصات غائب.
۳ – تاریخ غیبت.
۴ – ادله و جهاتی که بموجب آن درخواستکننده حق این درخواست را برای خود قائل است.
ماده ۱۳۸
پس از وصول درخواستنامه دادگاه با حضور درخواستکننده و دادستان بدلائل درخواست رسیدگی مینماید و نیز راجع باقامتگاهغائب و تاریخ غیبت و معلوم نبودن محل او بازجوئی لازم نموده و در صورت احراز صلاحیت درخواستکننده آگهی مشتمل بر درخواست نامبرده ودعوت اشخاصی که از غائب اطلاعی دارند برای اظهار اطلاع به دادگاه ترتیب میدهد.
ماده ۱۳۹
آگهی مذکور فوق در سه دفعه متوالی هر کدام بفاصله یکماه منتشر میشود و پس از یکسال از تاریخ نشر آخرین آگهی در صورتوجود شرایط مذکور در ماده ۱۰۲۵ و ۱۰۲۶ قانون مدنی اموال غائب بتصرف ورثه او داده میشود.
ماده ۱۴۰
در صورتیکه غائب برای اداره اموال خود کسی را معین کرده باشد و آن کس فوت شود یا بجهت دیگری صلاحیتش برای اداره اموالاز بین برود امین برای اداره اموال معین میگردد و اموال بصرف ورثه داده نمیشود تا حکم موت فرضی غائب صادر شود.
ماده ۱۴۱
هر گاه در بین اموال غائب مال ضایع شدنی باشد ورثه یا امین که اموال غائب بتصرف آنها داده شده آن مال را فروخته و از نتیجهفروش با رعایت مصلحت غائب مالی خریداری و یا اقدام دیگری که بصرفه غائب باشد مینماید.
ماده ۱۴۲
هر یک از امین و ورثه که اموال غائب به تصرف آنها داده شده است میتوانند با اجازه دادستان اموال منقوله غائب را که مورد احتیاجنیست فروخته و از پول آن مال دیگری که موافق مصلحت غائب باشد خریداری و یا اقدام دیگری که بصرفه غائب باشد بنمایند.
ماده ۱۴۳
در موردی که اموال غائب بورثه تسلیم میشود هر گاه وصیتی شده باشد اموال مورد وصیت بوصی یا موصیله داده میشودمشروط باینکه مطابق ماده ۱۰۲۶ قانون مدنی تأمین بدهند.
ماده ۱۴۴
ورثه و وصی و موصیله که اموال غائب موقتا به آنها تسلیم میشود باید اموال را با رعایت مصلحت غائب حفظ و اداره نمایند و آنها دراداره اموال غائب بمنزله وکیل او خواهند بود.
ماده ۱۴۵
در مورد تسلیم اموال بامین یا ورثه دادگاه بدرخواست یکی از ورثه یا امین صورتی از اموال و اسناد غائب تنظیم مینماید و اینصورت در دفتر دادگاه بایگانی میشود و اشخاص ذینفع میتوانند از آن رونوشت بگیرند.
ماده ۱۴۶
در صورتیکه ورثه درخواست کنند صورت اموال با حضور دادستان تنظیم و بهای اموال بتوسط کارشناس معین و در صورت اموالبهای آنها قید شود دادگاه درخواست نامبرده را میپذیرد و هزینه ارزیابی از مال غائب برداشته خواهد شد.
ماده ۱۴۷
نفقه اشخاص واجبالنفقه غائب و دیون غائب از وجوه نقد یا منافع اموال او داده میشود و در صورت عدم کفایت از اموال منقولهفروخته خواهد شد و اگر اموال منقول هم کافی نباشد از اموال غیر منقول فروخته میشود.
ماده ۱۴۸
در غیر مورد ماده قبل ورثه و امین حق ندارند اموال غیر منقول غائب را بفروشند یا رهن بگذارند.
ماده ۱۴۹
در دعوی بر غائب ورثه یا امین که مال بتصرف آنها داده شده طرف دعوی خواهند بود و همچنین ورثه یا امین حق دارند برای وصولمطالبات غائب اقامه دعوی نمایند.
ماده ۱۵۰
در موردیکه اموال غائب بتصرف ورثه یا امین داده شده باشد دادگاه میتواند حقالزحمه متناسبی از درآمد اموال برای ورثه یا امینمعین نماید هزینه حفظ و اداره اموال غائب از اموال غائب برداشته میشود.
ماده ۱۵۱
هر گاه بین ورثه غائب غائبی بوده که محتاج بتعیین امین باشد برای او نیز امینی معین و سهم شخص غائب بامین سپرده میشود.
ماده ۱۵۲
هر گاه بین ورثه غائب محجوری باشد سهم او به ولی یا قیم یا وصی سپرده خواهد شد.
فصل چهارم – در حکم موت فرضی
ماده ۱۵۳
اشخاص زیر میتوانند از دادگاه درخواست صدور حکم موت فرضی غائب را بنمایند:
۱ – ورثه غائب.
۲ – وصی و موصی له.
ماده ۱۵۴
درخواست باید کتبی و مشتمل بر امور زیر باشد:
۱ – مشخصات غائب.
۲ – تاریخ غیبت.
۳ – دلائلی که بموجب آن درخواستکننده حق درخواست صدور حکم موت فرضی را دارد.
۴ – ادله و اسنادی که مطابق ماده ۱۰۲۰ و ۱۰۲۱ و ۱۰۲۲ قانون مدنی ممکن است بموجب آن ادله و اسناد درخواست حکم موت فرضی غائب رانمود.
ماده ۱۵۵
پس از وصول درخواستنامه دادگاه اظهارات و دلائل درخواست کننده را در نظر گرفته و در صورتیکه اظهارات و دلائل نامبرده راموجه دانست آگهی مطابق ماده ۱۰۲۳ قانون مدنی ترتیب میدهد و این آگهی در سه دفعه متوالی هر کدام بفاصله یکماه منتشر میشود و جلسه رسیدگی بدرخواست بفاصله یکسال از تاریخ نشر آخرین آگهی معین میگردد.
مقررات این ماده در صورتی اجراء میشود که قبلا در زمینه درخواست تصرف اموال آگهی نشده باشد و چنانچه مطابق ماده ۱۰۲۵ قانون مدنی آگهی شده باشد دادگاه بآن اکتفا مینماید.
ماده ۱۵۶
رسیدگی با حضور درخواستکننده و دادستان بعمل میآید عدم حضور درخواستکننده مانع رسیدگی نیست.
ماده ۱۵۷
دادگاه میتواند هر گونه تحقیق که مقتضی بداند بنماید و پس از احراز موجبات صدور حکم موت فرضی حکم میدهد.
ماده ۱۵۸
حکم باید مشتمل بر امور زیر باشد:
۱ – نام و نام خانواده درخواستکننده.
۲ – مشخصات غائب.
۳ – دلایل و مستندات حکم.
۴ – تاریخ صدور حکم.
ماده ۱۵۹
درخواستکننده میتواند از رد درخواست خود و دادستان از حکم موت فرضی پژوهش بخواهد و رای پژوهش قابل فرجام نیست.
ماده ۱۶۰
بعد از قطعیت حکم موت فرضی تامیناتی که از امین یا ورثه گرفته شده است مرتفع میشود.
ماده ۱۶۱
در هر موقع که موت حقیقی یا زنده بودن غائب معلوم شود اقداماتیکه راجع بموت فرضی او بعمل آمده است بلااثر خواهد شدمگر اقداماتیکه برای حفظ و اداره اموال غائب شده است.