فصل هفدهم در صلح
ماده ۷۵۲
صلح ممکن است یا در مورد رفع تنازع موجود و یا جلوگیری از تنازع احتمالی در مورد معامله و غیر آن واقع شود.
ماده ۷۵۳
برای صحت صلح طرفین باید اهلیت معامله و تصرف در مورد صلح داشته باشند.
ماده ۷۵۴
هر صلح نافذ است جز صلح بر امری که غیر مشروع باشد.
ماده ۷۵۵
صلح با انکار دعوی نیز جائز است بنا بر این درخواست صلح اقرار محسوب نمیشود.
ماده ۷۵۶
حقوق خصوصی که از جرم تولید میشود ممکن است مورد صلح واقع شود.
ماده ۷۵۷
صلح بلاعوض نیز جائز است.
ماده ۷۵۸
صلح در مقام معاملات هر چند نتیجه معامله را که بجای آن واقع شده است میدهد لیکن شرایط و احکام خاصه آن معامله را ندارد بنابراین اگر مورد صلح عین باشد در مقابل عوض نتیجه آن همان نتیجه بیع خواهد بود بدون اینکه شرایط و احکام خاصه بیع در آن مجری شود.
ماده ۷۵۹
حق شفعه در صلح نیست هر چند در مقام بیع باشد.
ماده ۷۶۰
صلح عقد لازمست اگرچه در مقام عقود جائزه واقع شده باشد و بر هم نمیخورد مگر در موارد فسخ بخیار یا اقاله.
ماده ۷۶۱
صلحی که در مورد تنازع یا مبنی بر تسامح باشد قاطع بین طرفین است و هیچیک نمیتواند آنرا فسخ کند اگرچه به ادعاء غبن باشدمگر در صورت تخلف شرط با اشتراط خیار.
ماده ۷۶۲
اگر در طرف مصالحه و یا در مورد صلح اشتباهی واقع شده باشد صلح باطل است.
ماده ۷۶۳
صلح باکراه نافذ نیست.
ماده ۷۶۴
تدلیس در صلح موجب خیار فسخ است.
ماده ۷۶۵
صلح دعوی مبتنی بر معامله باطله باطل است ولی صلح دعوی ناشی از بطلان معامله صحیح است.
ماده ۷۶۶
اگر طرفین بطور کلی تمام دعاوی واقعیه و فرضیه خود را بصلح خاتمه داده باشند کلیه دعاوی داخل در صلح محسوب است اگرچهمنشاء دعوی در حین صلح معلوم نباشد مگر اینکه صلح بحسب قرائن شامل آن نگردد.
ماده ۷۶۷
اگر بعد از صلح معلوم گردد که موضوع صلح منتفی بوده است صلح باطل است.
ماده ۷۶۸
در عقد صلح ممکن است احد طرفین در عوض مالالصلحی که میگیرد متعهد شودکه نفقه معینی همه ساله یا همهماهه تا مدت معینتأدیه کند این تعهد ممکن است بنفع طرفین مصالحه یا بنفع شخص یا اشخاص ثالث واقع شود.
ماده ۷۶۹
در تعهد مذکوره در ماده قبل بنفع هرکس که واقع شده باشد ممکن است شرط نمود که بعد از فوت منتفع نفقه بوراث او داده شود.
ماده ۷۷۰
صلحی که بر طبق دو ماده فوق واقع میشود بورشکستگی یا افلاس متعهد نفقه فسخ نمیشود مگر اینکه شرط شده باشد.