قسمت چهارم – در وصایا و ارث
باب اول – در وصایا
فصل اول – در کلیات
ماده ۸۲۵
وصیت بر دو قسم است:تملیکی و عهدی.
ماده ۸۲۶
وصیت تملیکی عبارت است از اینکه کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش بدیگری مجاناً تملیک کند.
وصیت عهدی عبارت است از اینکه شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مأمورمینماید.
وصیت کننده موصی،کسی که وصیت تملیکی بنفع او شده است موصی له،مورد وصیت موصیبه وکسی که بموجب وصیت عهدی ولی بر مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده میشود وصی نامیده میشود.
ماده ۸۲۷
تملیک بموجب وصیت محقق نمیشود مگر با قبول موصیله پس از فوت موصی.
ماده ۸۲۸
هرگاه موصیله غیر محصور باشد مثل اینکه وصیت برای فقرا یا امور عامالمنفعه شود قبول شرط نیست.
ماده ۸۲۹
قبول موصیله قبل از فوت موصی مؤثر نیست و موصی میتواند از وصیت خود رجوع کند حتی در صورتیکه موصیله موصی به راقبض کرده باشد.
ماده ۸۳۰
نسبت به موصیله رد یا قبول وصیت بعد از فوت موصی معتبر است بنابراین اگرموصیله قبل از فوت موصی وصیت را رد کرده باشدبعد از فوت میتواند آن را قبول کند و اگر بعد ازفوت آن را قبول و موصی به را قبض کرد دیگر نمیتواند آن را رد کند لیکن اگر قبل از فوت قبول کردهباشد بعد از فوت قبول ثانوی لازم نیست.
ماده ۸۳۱
اگر موصیله صغیر یا مجنون باشد رد یا قبول وصیت با ولی خواهد بود.
ماده ۸۳۲
موصیله میتواند وصیت را نسبت به قسمتی از موصی به قبول کند در این صورت وصیت نسبت به قسمتی که قبول شده صحیح ونسبت به قسمت دیگر باطل میشود.
ماده ۸۳۳
ورثه موصی نمیتواند در موصی به تصرف کند مادام که موصیله رد یا قبول خود را به آنها اعلام نکرده است.
اگر تأخیر این اعلام موجب تضرر ورثه باشد حاکم موصیله را مجبور میکند که تصمیم خود را معین نماید.
ماده ۸۳۴
در وصیت عهدی قبول شرط نیست لیکن وصی میتواند مادام که موصی زنده است وصایت را رد کند و اگر قبل از فوت موصی ردنکرد بعد از آن حق رد ندارد گر چه جاهل بر وصایت بوده باشد.
فصل دوم – در موصی
ماده ۸۳۵
موصی باید نسبت به مورد وصیت جائزالتصرف باشد.
ماده ۸۳۶
هرگاه کسی بقصد خودکشی خود را مجروح یا مسموم کند یا اعمال دیگر از این قبیل که موجب هلاکت است مرتکب گردد و پس ازآن وصیت نماید آن وصیت در صورت هلاکت باطل است و هرگاه اتفاقاً منتهی بموت نشد وصیت نافذ خواهد بود.
ماده ۸۳۷
اگر کسی بموجب وصیت یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند وصیت مزبور نافذ نیست.
ماده ۸۳۸
موصی میتواند از وصیت خود رجوع کند.
ماده ۸۳۹
اگر موصی ثانیاً وصیتی بر خلاف وصیت اول نماید وصیت دوم صحیح است.
فصل سوم – در موصیبه
ماده ۸۴۰
وصیت بصرف مال در امر غیر مشروع باطل است.
ماده ۸۴۱
موصی به باید ملک موصی باشد و وصیت بمال غیر ولو با اجازه مالک باطل است.
ماده ۸۴۲
ممکن است مالی را که هنوز موجود نشده است وصیت نمود.
ماده ۸۴۳
وصیت بزیاده بر ثلث ترکه نافذ نیست مگر باجازه وراث و اگر بعض از ورثه اجازه کند فقط نسبت بسهم او نافذ است.
ماده ۸۴۴
هرگاه موصی به مال معینی باشد آن مال تقویم میشود اگر قیمت آن بیش از ثلث ترکه باشد مازاد مال ورثه است مگر اینکه اجازه ازثلث کند.
ماده ۸۴۵
میزان ثلث به اعتبار دارائی موصی در حین وفات معین میشود نه به اعتبار دارائی او در حین وصیت.
ماده ۸۴۶
هرگاه موصی به منافع ملکی باشد دائماً یا در مدت معین بطریق ذیل از ثلث اخراج میشود:
بدواً عین ملک با منافع آن تقویم میشود سپس ملک مزبور با ملاحظه مسلوبالمنفعه بودن درمدت وصیت تقویم شده تفاوت بین دو قیمت از ثلثحساب میشود.
اگر موصی به منافع دائمی ملک بوده و بدین جهه عین ملک قیمتی نداشته باشد قیمت ملک با ملاحظه منافع از ثلث محسوب میشود.
ماده ۸۴۷
اگر موصی به کلی باشد تعیین فرد با ورثه است مگر اینکه در وصیت طور دیگر مقررشده باشد.
ماده ۸۴۸
اگر موصی به جزء مشاع ترکه باشد مثل ربع یا ثلث موصیله با ورثه در همان مقدار از ترکه مشاعاً شریک خواهد بود.
ماده ۸۴۹
اگر موصی زیاده بر ثلث بترتیب معینی وصیت باموری کرده باشد ورثه زیاده بر ثلث را اجازه نکنند بهمان ترتیبی که وصیت کردهاست از ترکه خارج میشود تا میزان ثلث و زاید بر ثلث باطل خواهد شد و اگر وصیت به تمام یکدفعه باشد زیاده از همه کسر میشود.
فصل چهارم – در موصیله
ماده ۸۵۰
موصیله باید موجود باشد و بتواند مالک چیزی بشود که برای او وصیت شده است.
ماده ۸۵۱
وصیت برای حمل صحیح است لیکن تملک او منوط است بر اینکه زنده متولد شود.
ماده ۸۵۲
اگر حمل در نتیجه جرمی سقط شود موصیبه بورثه او میرسد مگر اینکه جرم مانع ارث باشد.
ماده ۸۵۳
اگر موصیلهم متعدد و محصور باشند موصی به بین آنها بالسویه تقسیم میشود مگر اینکه موصی طور دیگر مقرر داشته باشد.
فصل پنجم – در وصی
ماده ۸۵۴
موصی میتواند یک یا چند نفر وصی معین نماید – در صورت تعداد اوصیاء باید مجتمعاً عمل بوصیت کنند مگر در صورت تصریح باستقلال هر یک.
ماده ۸۵۵
موصی میتواند چند نفر را بنحو ترتیب وصی معین کند باینطریق که اگر اولی فوت کرد دومی وصی باشد و اگر دومی فوت کرد سومی باشد و هکذا.
ماده ۸۵۶
صغیر را میتوان باتفاق یک نفر کبیر وصی قرار داد.
در این صورت اجراء وصایا با کبیر خواهد بود تا موقع بلوغ و رشد صغیر.
ماده ۸۵۷
موصی میتواند یکنفر را برای نظارت در عملیات وصی معین نماید.
حدود اختیارات ناظر بطریقی خواهد بود که موصی مقرر داشته است یا از قرائن معلوم شود.
ماده ۸۵۸
وصی نسبت به اموالی که بر حسب وصیت در ید او میباشد حکم امین را دارد و ضامن نمیشود مگر در صورت تعدی یا تفریط.
ماده ۸۵۹
وصی باید بر طبق وصایای موصی رفتار کند و الا ضامن و منعزل است.
ماده ۸۶۰
غیر از پدر و جد پدری کس دیگر حق ندارد بر صغیر وصی معین کند.